پایاننامهنویسی کم کم دارد به یکی از کارهای دانشجویی یا دانشگاهی رایج در بین جوانان تحصیلکرده جویای کار تبدیل میشود؛ کاری که درآمدش برای گذران روزگار بد نیست.
«انجام پروژههای معماری، گزارش کارآموزی، پایاننامه، طبقه بالا»؛ «فروش پایاننامههای دانشگاهی، همه رشتهها داخل پاساژ» آقایی که کنار ورودی پاساژ ایستاده، مرتب این جملات را تکرار میکند. از کنارش که رد میشوی، با صدای بلند میگوید: «پایاننامه نمیخوای؟» یک تابلو هم دستش دارد و جمعیتی را که از کنار او رد میشود به داخل پاساژ راهنمایی میکند. داخل پاساژ هم پر است از مغازههایی که کم و بیش، به قول خودشان دستی در ارائه خدمات پایاننامه دارند. داخل هرکدام تعدادی دانشجو ایستاده، بعضیها تابلوست که دارند حرص میخورند تا زحمتشان به بهترین شکل تایپ، صفحهبندی و صحافی شود، یک سری هم از پیشانیشان معلوم است فقط دغدغهشان این است که جنس خوب پیدا کنند که لنگهاش لااقل در دانشکده خودشان پیدا نشود.
بازار آدم را حسابی وسوسه میکند که بیخیال دود چراغ خوردن و تز دادن شوی، اینجا مشتری جنسهایشان نباشی یا جنس آمادهای که میخواهی پیدا نکنی، خیالی نیست، کمی آنطرفتر، در و دیوار محدوده میدان انقلاب پر شده از تبلیغات پایاننامه و پروپزال و پروژه و کارآموزی. هرکدام هم شعار مخصوص خودشان را دارند. انگار دارند دوباره برایت تکرار میکنند که دیگر برای پایاننامه نویسی احتیاجی به دود چراغ خوردن نیست؛ دایههای مهربانتر از استاد، در خدمت هستند. از هر موضوعی هم با کمی بالا و پایین در بازار پایاننامه فروشها و پایاننامه نویسها پیدا میشود. یک چیزی گیرشما میآید، یک مبلغی هم برای آنها میماند. فقط شاید نگرانی قابل توجه این باشد که دلالها بازار را دست گرفته باشند و از این مثلا ۵۰۰ هزار تومان، همهاش گیر دانشمندان نویسنده پایاننامه نیاید. آدمهایی که از دل همین دانشگاههای خودمان بیرون آمدهاند و دارند به پیشبرد علم، البته به روش خودشان کمک میکنند. گروه جدیدی که چند سالی است راه خوبی برای استفاده از علم و پول در آوردن از آن به عنوان کار دانشجویی پیدا کردهاند. پایاننامه نویسها، آدمهای تحصیل کرده و دانشگاهی کشور هستند که شعار علم برای علم را دارند به صورت کاملا علمی، عملی میکنند...
نویسندههایشان را نمیشناسیم
نشانی بیشتر پوسترها و بنرهای تبلیغاتی فروش پایاننامه حوالی میدان انقلاب است. آنجا هرکدام هم مغازهای برای خودشان دست و پا کردهاند و تابلو دار کار میکنند و با پوسترها و کارتهای تبلیغاتی که پخش کردهاند جذب مشتری میکند: «از هر موضوعی که بخواهید کلی پایاننامه داریم. شما اینجا فهرست و مقدمه را ببینید، اگر خواستید من برایتان میآورم. هزینهاش هم بستگی به صفحاتش دارد؛ صفحهای ۳۰۰ تومان حساب میکنیم» این جواب آقای فروشنده به درخواست ما برای خرید پایاننامهای مربوط به رشته کامیپوتر است. روی یکی از میزها، خانمی نشسته و دو دانشجو بالای سرش ایستادهاند و دارند اسم و مشخصاتشان را میگویند تا ابتدای پایاننامهای که خریدهاند (یا شاید هم بندگان خدا زحمت کشیده و به زور بازوی خودشان نوشتهاند)، درج شود. خانم فروشنده کاور و جلد پایاننامه را برایشان سریع تنظیم میکند. وقتی ازشان میخواهیم برای مشاوره با نویسنده این پایاننامهها ارتباط برقرار کنیم، آقای فروشنده بدون آنکه چشمش را از روی مانیتور بردارد جواب میدهد: «این پایاننامهها را با هم و در هم، دو سه سال پیش به صورت یکجا از دانشگاهها خریدهایم. اصلا هم نویسندههایشان را نمیشناسیم و با آنها هیچ ارتباطی نداریم. ما فقط فروشندهایم و کارهای فنی و چاپی را انجام میدهیم. با محتوای پایاننامهها کاری نداریم» زیر زمین پاساژ پر از دفاتر فنی و مغازههایی است که چنین امکانات اضافهای را در اختیار دانشجوها قرار میدهند و موضوع مورد نظر را داخل سیستمشان جستجو میکنند. فروشنده کاسبی برایش اصل است، همین هم هست که حتی میتوانی فایل متنی این پایاننامهها را هم بگیری. هزینه هر پایاننامه با روش تولید این شکلی، به طور متوسط، فقط ۵۰ هزار تومان میشود که نسبت به هزینهای که برای نوشتن پایاننامه باید خرج کرد، خیلی هم به صرفه است. البته برای رشتههای مهندسی مثل برق و کامپیوتر، مشاوره یا همان پایاننامه نویسی کم میشود پیدا کرد.
خرید برایمان صرف نمیکند
«فروش پایان یک معامله نیست، بلکه آغاز یک تعهد است» این جملهای است که یکی از پربازدیدترین سایتهای فروش پایاننامه و پروپزال در قالب خود قرار داده و خودش را در قبال مشتری متعهد میداند. وجود این دکانهای مجازی یعنی اینکه این حوالی هم فروش پایاننامه رونق دارد. توی سایت، دسته بندی پایاننامهها براساس رشتههای دانشگاهی است و جدیدترین آنها برای تبلیغ بیشتر روی صفحه اصلی قرار دارد. قیمتها هم بر اساس تعداد صفحهها تنظیم شده. چکیده و معرفی هر پایاننامه هم در صفحه فروش قرار داده شده تا قبل از خرید، دانشجوها نیم نگاهی به محتویات آنها بیندازند که جنس اشتباهی نبرند. نکته جالب برخی از این سایتها درج نام صاحب معنوی اثر در صفحه فروش است. در اکثر موارد هم برای دریافت پایاننامه باید عضو سایت شد و قسمت عضویت را پر کرد. یک سری دیگر هم همان اول آدم را حواله میکنند به صفحه پرداخت الکترونیکی بانک تا مبلغ معامله را بیدرسر بدهند و جنس را در یک حرکت آپلود کنند. غیر از این هم راه ارتباطی دیگری نیست! چه برسد به اینکه بخواهی با دانشمند مورد نظر چت هم داشته باشی در مورد خدمات پس از فروش مباحثه علمی. بیشتر شمارههایی که در سایت قرار داده شده مرتبط و پاسخگو نیستند. با یکی از شمارههای ثابت قرار داده شده تماس میگیریم و به تلفن گویای یکی از بیمارستانها وصل میشویم! باقی شمارههای تلفن همراه سایتها اگر خاموش نباشند، جوابگوی خوبی برای سوال اصلی که «نویسنده کجاست؟» نیستند. اغلب مجددا به سایتشان اشاره میکنند. یکی از شمارههایی که جواب میدهد، خیال آدم را راحت میکند که جنسشان خیلی هم مالی نیست که بخواهی دنبال نویسندهاش باشی: «اکثر این کارها قسمت اصلیشان تکراری است، برایمان صرف نمیکند طرف حساب نویسنده و خریدار بشویم. اصلا شما مگر کارت با همین چیزها راه نمیافتد؟ پایاننامههای ما ۱۵-۱۰هزار تومان بیشتر قیمت ندارند.»