همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

می‌خوام باهات حرف بزنم!



هنر گفت‌وگو یکی از آن مهارت‌هایی است که هر کسی برای یک زندگی مشترک خوب باید بلد باشد...




گفت‌وگو؛ یعنی یک مکالمه دو نفره یا همین حرف‌هایی که همه‌مان از صبح تا شب به هم می‌زنیم یا نمی‌زنیم، چون خیلی از اوقات این مکالمه حتی به کلمه هم احتیاج ندارد و ما با سر و دست و حرکات چشم و ابرو داریم گفت‌وگو می‌کنیم یا به اصطلاح علمی داریم به یک نفر دیگر پیامی را انتقال می‌دهیم. اما نکته اینجاست که همین گفت‌وگوی به ظاهر ساده،یکی از مهارت‌هایی است که خیلی‌ها خوب آن را بلد نیستند و برای همین در محل کار و خانه یا در ارتباط با دوستان دچار مشکل می‌شوند. درواقع مساله از جایی شروع می‌شود که ما نمی‌توانیم پیام موردنظرمان را به فرد مقابل برسانیم، همین هم باعث قهر و سوء‌تفاهم می‌شود. دانشمندها هم بررسی کرده‌اند که خیلی از مشکلات زوج‌ها از همین گفت‌وگو نکردن یا گفت‌وگوی خوب نداشتن می‌آید. پس اگر می‌خواهید یک ازدواج خوب داشته باشید، اول باید بتوانید خوب حرف بزنید و خوب حرف بشنوید و در مجموع یک گفت‌وگوی موفق داشته باشید.  


  اصول گفت‌وگو

در این مطلب گفتیم که وقتی داریم از گفتگو حرف می‌زنیم، دقیقا داریم از چه اتفاقی صحبت می‌کنیم. حتی دانستن این تعریف مشترک باعث می‌شود خیلی از سوء‌تفاهم‌ها رفع شود. اما برای بازده بهتر در گفتگوها،  باید اصول گفتگو را بدانیم تا کمتر دچار مشکل می‌شویم. این اصول را در هر تجربه مشترک به ویژه در رابطه با همسرتان بکار بگیرید ونتیجه‌اش را ببینید.     گفت‌وگو نکردن هم یک نوع گفت‌وگو است   همه‌ ما در حال گفت‌وگو هستیم، حتی وقتی که دلمان نمی‌خواهد با کسی صحبت کنیم و ارتباط داشته باشیم،داریم به او این پیام «نخواستن» را می‌دهیم و گفت‌وگو می‌کنیم. در واقع گفت‌وگو نکردن امکان پذیر نیست، وقتی که ما نمی‌خواهیم وارد گفت وگو شویم، باز در حال ارسال پیامی هستیم، مثلا اعتراضی داشتن یا خسته بودن. در هر صورت طرف مقابل هم از سکوت ما پیامی می‌گیرد و متناسب با آن واکنش نشان می‌دهد، پس در گفت‌وگو نکردن هم پیام‌هایی رد و بدل می‌شود و نتیجه اینکه نمی‌توان گفت‌وگو نکرد.     پیام فرستاده شده اغلب گرفته نمی‌شود   گفت‌وگوی صحیح هم به ارسال ماهرانه و هم دریافت ماهرانه پیام‌ها بستگی دارد. تضمینی نیست که پیامهای واضح شما، همان طورکه می‌خواسته‌اید درک شوند. نکته اینجاست که هر کسی فکر می‌کند پیام خودش را رسانده اما از اینکه طرف مقابل همان پیام را گرفته یا نه،غافل است.برای همین هم چهار حالت برای ارسال و دریافت پیام‌ها در نظر گرفته‌اند:۱.پیامی که می‌خواهیم منتقل کنیم.۲. پیامی که واقعا منتقل می‌کنیم (پیام اصل) ۳.پیامی که تصور می‌کنیم منتقل کرده‌ایم. ۴.پیامی که فرد مقابل دریافت می‌کند.   مثلا زنی می‌خواهد به همسرش بگوید: «می‌خواهم به من بیشتر توجه کنی» پیامی که می‌خواهد منتقل کند و آن را به همسرش پیشنهاد می‌کند این است که:«امروز برویم و کمی قدم بزنیم.» و تصور می‌کند که:« به او فهماندم که از قدم زدن با او لذت می‌برم .» اما در نهایت همسرش این پیام را دریافت می‌کند:«فکر می‌کند که من چاق شده‌ام و می‌خواهد مرا برای قدم زدن بیرون ببرد!» می‌توانید ببینید که در این بین، پیام واقعی کاملا مخدوش شد و به همین راحتی یک دلخوری بین زن و مرد پیش آمد. نه گوینده توانست پیام اصلی را منتقل کند و نه شنونده آن را دریافت کرد. تنها راه برای اینکه مطمئن شویم پیامی که فرستاده ایم، درست دریافت شده، پرسیدن آن پیام از فرد مقابل است.مشخص است که هر چه پیامی که می‌فرستیم واضح،روشن و بدون ابهام باشد،احتمال اینکه طرف مقابل هم درست همان پیام را بگیرد، بالا می‌رود.     در گفت‌وگوی ناموفق هر دو طرف مقصرند   همیشه موقع دعوا هرکسی سعی می‌کند،طرف مقابل را سرزنش کند و اینطور، سهم خودش را در مشکل کمرنگ کند یا نادیده بگیرد.مثلا کسی را تصور کنید که درباره امتناع شوهر از بحث در مورد مسایلی که برای زن مهم اند، جر و بحث دارند . هر چه زن بیشتر پیش می‌رود، مرد بیشترکناره می‌گیرد. مرد به همسرش می‌گوید:«تا وقتی که دست از نق زدن بر‌ نداری،من در مورد چیزی حرف نمی زنم.» زن هم با عصبانیت جواب می‌دهد:« اگر درباره مسایل مهم با من گفت‌وگو کنی، نق نق نمی‌کنم.» سرانجام، بحث با کناره‌گیری بیشتر مرد که باز احساسات منفی زن را بیشتر تقویت می‌کند، تمام می شود. این گفت‌وگوی دو نفره به طور بالقوه به دو گفت‌وگوی یک نفره بدل می‌شود. زن و مرد همدیگر را برای آن چه رخ داده، سرزنش می‌کنند و هیچ‌کدام مسوولیت خودشان را به عهده نمی‌گیرند. این مثالی از مدل علیت خطی است که معتقد است یک رابطه مستقیم و خطی بین علت و اثر وجود دارد. هر کدام می‌گویند:«اگر این کار را نمی‌کردی، آن کار را نمی‌کردم.» این الگو معمولا به جای زاینده بودن، مخرب است.   مدل سیستم‌های خانواده، آنچه را که رخ داده و چگونگی رهایی از این موقعیت را بهتر نشان می‌کند. این مدل که علیت حلقوی نامیده می‌شود، می‌گوید، پیامی که یک فرد می‌فرستد، باعث تغییر و پاسخ در فرد دیگر می‌شود. آن پاسخ، پاسخ جدیدی را در فرد اول ایجاد می‌کند و به همین روال پیش می‌رود، تا بالاخره تعارض بالا می‌گیرد. پاسخ‌های زن و شوهر به پاسخ‌های یکدیگر، آنها را در تله علیت حلقوی به دام می‌اندازد. بهترین راه نجات از این موقعیت، این است که هر همسر رفتار خویش را تنها واکنش به فرد مقابل در نظر نگیرد، بلکه آن را عامل تعیین کننده‌ای در پاسخ همسرش بداند که با تغییر آن ممکن است پاسخ همسرش هم عوض شود.   بهترین راه برای اینکه در «بازی سرزنش»گیر نیفتیم، تمرکز دونفره برای یافتن راه حل‌هایی است که برای هر دو طرف قابل پذیرش هستند . در حالی که سرزنش تلاشی رقابتی است که در آن یک طرف سعی در غلبه بر دیگری دارد. 


  بخش عمده پیام‌ها غیر کلامی هستند

  همه گفت‌وگوها منحصر به کلمات و جملات نیستند و حواسمان باید به ایما و اشاره‌‌ها یا همان پیام‌های غیرکلامی هم باشد. در حدود ۶۵ درصد از همه گفت‌وگوهای چهره به چهره غیرکلامی‌اند. گفت‌وگوی کلامی هم شامل عبارات بیانی و هم نوشتاری است. گفت‌وگوی بیانی، دارای جنبه‌های فرازبانی متعددی است؛ تن صدا، بلندی آن، سرعت کلام، ریتم کلام، لحن بیان، مکث‌ها و نظیر آن. گفت‌وگوی نوشتاری هم، شامل جنبه‌های فرازبانی است مثل؛ نقطه‌ها که نشانه پایان جمله یا ویرگول که نشانه مکث است. جنبه‌های غیرکلامی نوشتار، سبک نوشتن، نوع دستخط، پرینت، تایپ، شلختگی، نظم و ترتیب و وسیله نوشتاری است؛    گفت‌وگوی غیرکلامی شکل‌های مختلف دارد؛ حالت چهره، تماس چشمی، ژست‌ها و دیگر حرکات بدنی. اینکه دو نفر فرد چقدر از هم جدا ایستاده‌اند یا حتی نشسته‌اند. تفسیر گفت‌وگوی غیرکلامی هم مثل گفت‌وگوی کلامی دشوار است. مثلا یک خمیازه به خاطر کسالت و خستگی است یا یک عمل بازتابی برای خاتمه گفت‌وگو؟  لازم است که به عنوان گوینده سعی کنیم تا حد امکان پیام‌های کلامی و غیرکلامی مان به یکدیگر شبیه باشد تا ابهام و سوء تفاهم را به حداقل برسانیم. اگر می‌خواهیم احساسی را به فرد مقابل مخابره کنیم، سعی کنیم آن را به کلام در آوریم، چون بیان احساس به صورت غیرکلامی فضای تعبیر و تفسیر را کم می‌کند. به عنوان دریافت‌کننده پیام هم لازم است برای درک بهتر پیام، به نشانه‌های غیرکلامی هم توجه کنیم، ولی در این بین باید مراقب تعبیر و تفسیر پیام‌های غیرکلامی باشیم و اگر تفسیری هم صورت می‌گیرد با توجه به جنسیت، فرهنگ، وضعیت روانی فرد مقابل و حال و هوای رابطه باشد. در غیر این صورت بهترین راه پرسش از فرد مقابل است.    


با حرف خوب، مهربان‌ می‌شوید! 

نکته دیگر این است که تا حد امکان سعی کنیم از پیام‌های غیرکلامی مثبت یعنی ارتباط چشمی وتماس فیزیکی در کنار کلام مان استفاده کنیم.پژوهشگران گفت‌وگوی غیرکلامی را در زوج‌ها بررسی کرده‌اند و توانستند بین رفتارهای غیرکلامی ویژه با انواع مشخص ارتباطات آنها ارتباط پیدا کنند. آنها متوجه شدند، زوج‌هایی که اختلاف نظر کمی در موضوع‌های مورد بحث دارند، تمایل بیشتری دارند که نزدیک به هم بنشینند، همدیگر را لمس کنند و تماس‌های چشمی بیشتری نسبت به زوج‌های با اختلاف نظر بالا دارند . ضمن اینکه زوج‌های با سطح بالای نارضایتی جدا از یکدیگر می‌نشینند، تماس چشمی کمتری برقرار می‌کنند و بیشتر از سایر زوج‌ها صحبت می‌کنند .   


  تعریف گفتگو

یکی از تعاریف ساده‌ گفت‌وگو می‌گوید: «ارتباط، هر عمل متقابلی است که شامل انتقال پیام باشد.» برای یک بار هم که شده، باید به معنای تک تک کلمات این تعریف توجه کرد تا بشود راز و رمز یک گفت‌وگوی موفق و سالم را بفهمیم.


عمل متقابل

با این تعریف می‌بینیم که به طور مثال تلویزیون نگاه کردن یک ارتباط نیست، چون عمل متقابلی انجام نشده و تنها یک فرد(تلویزیون) وجود دارد که دارد کارش را می‌کند.  


  انتقال 

انتقال هم در این تعریف به چشم می خورد؛ مثلا وقتی مرد به همسرش می‌گوید: «خسته نباشی» ولی همسرش که در حال جارو کردن است حرف او را نمی‌شنود، ما باز هم ارتباطی نداریم.چون مرد پیامی را فرستاده که توسط همسرش دریافت نشده، پس ارتباط موردنظر هم برقرار نشده.به عبارت دیگر در یک ارتباط فقط فرستادن پیام مهم نیست بلکه پیام باید حتما دریافت شود تا ارتباط شکل بگیرد. خیلی اوقات سوء تفاهم‌هایی که در زندگی ما به وجود می‌آید، به خاطر همین است که پیام‌هایمان را به خوبی منتقل نمی‌کنیم. مثلا پدر خانواده‌ای را تصور کنید که به علت مشکلات مالی ناراحت است و کمتر با دیگران حرف می‌زند و همیشه اخمو و بدعنق به نظر می‌رسد. او خودش را در برابر همسر و فرزندانش مسوول می‌داند و از آنها شرمنده است اما مادر خانواده وقتی که این حالت او را می‌بیند، فکر می‌کند همسرش از دست او ناراحت است و خودش را مقصر می‌داند. اینجاست که سوء تفاهم پیش می‌آید. مرد هیچ پیام مشخصی برای همسرش نفرستاده، ولی همسرش اخم او را یک پیام نسبت به خودش حساب کرده و ناراحت شده. پس اگر پیام روشنی ارسال نشود ولی توسط دیگری دریافت شود، سوءتفاهم به وجود می‌آید. 


  پیام

   پیام هم از دیگر کلمات تعریف ارائه شده از ارتباط است. مثلا وقتی که پلیس راهنمایی دستش را بلند می‌کند و اتومبیل‌ها می‌ایستند، می‌توان گفت که در اینجا یک ارتباط برقرار شده است؟ به نظر می‌رسد که برای برقراری ارتباط استفاده از کلمات ضروری نیست و می‌توان از راه‌های دیگری هم ارتباط برقرار کرد،فقط کافی است پیامی ارسال و دریافت شود. این پیام به هر صورتی که منتقل شود، می‌تواند یک ارتباط ایجاد کند، برای مثال، تکان دادن سر می‌تواند علامت سلام یا بالا بردن ابروها نشانه تعجب باشد. خلاصه اینکه گفت‌وگو عبارت است از انتقال یک پیام کلامی و غیرکلامی) از فردی (گوینده) به فرد دیگر (شنونده) که نقش گوینده و شنونده در یک گفت‌وگو می‌تواند تغییر کند. 


  ادامه مطلب در نسخه چاپی مجله/ زهره شیری/ همشهری جوان ۳۶۸

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد