مساله خیلی پیچیده نیست. دانشجوهایی که راهی یکی از کشورهای خارجی شدهاند تا با مدرک تحصیلی معتبر به کشور برگردند، این روزها قبل از اینکه پایاننامه تحصیلیشان را تنظیم کنند، به فکر بازگشت افتادهاند. به این دلیل؛«درآمدمان کفاف هزینههایمان را نمیدهد.» شاید شوخی یکی از سایتها در این رابطه با یکی از آقازادهها هم به این ماجرا بیربط نباشد:«بازگشت یکی از آقازادههای معروف به کشور بعد از سه سال خارج نشینی به دلیل گران شدن ارز و عدم توانایی در پرداخت شهریههای مقطع دکترا در انگلستان بوده است.» حالا اینکه این شوخی به حساب و کتابهای سیاسی دوستان با هم ارتباط داشته یا نه بماند اما همین نقل قولها نشان میدهد که قضیه برای دانشجوهای آنور آب جدی شده. در این گزارش پای درد و دل تعدادی از دانشجوهای خارجی نشستیم تا ببینیم این روزها اوضاعشان با دلاری که توسط خانواده از داخل کشور برایشان فرستاده میشود چطور است. برای انجام گفتوگوها هم کم هزینهترین راه را انتخاب کردیم؛«چت»!
یک ضربالمثل تازه تاسیسی هست که میگوید«یارو به ریال پول در میاره، به دلار خرج میکنه.»ضربالمثلی که اگر بهترتیب قرار گرفتن ریال و دلارش یک کمی دقت کنید، متوجه اتفاقی که دارد میافتد میشوید.حالا در این یک مدتی که دلار به شکل سرسامآوری بالا رفته، این ضربالمثل تلخ شده مصداق شرایط یکسری آدم که خانوادههایشان همین دور و بر ما زندگی میکنند و خودشان در اقصی نقاط جهان منتظر پولهایی هستند که از جیب پدرشان خارج میشود و با چند واسطه به دست آنها میرسد. دانشجوهای ایرانی مقیم خارج کشور که بالا رفتن و پایین نیامدن قیمت دلار، وضعیت زندگیشان را خیلی عوض کرده و باعث شده ماندن یا نماندن بشود مهمترین سوال زندگیشان. تا مدتها بعد از گران شدن قیمت ارز کسی زیاد حواسش به دانشجوهای ایرانی غیر بورسیه نبود اما بعد از اینکه دست جمعی با هم یک نامه سرگشاده به رئیس جمهور نوشتند، اوضاع کمی فرق کرد. بعد از انتشار این نامه خیلیها گفتند مظلومترین قربانیان گرانی ارز همین دانشجوها هستند که اگر خانوادههایشان نتوانند از اینجا برایشان پول بفرستند، ممکن است برای تامین هزینههای زندگی آنقدر تحت فشار قرار بگیرند که برگشت تنها راه باقیمانده برایشان باشد اما عده دیگری هم بودند که نظریه دیگری داشتند. آنها میگفتند کسی که اینقدر پول داشته که بچهاش را بفرستد آن طرف دنیا که درس بخواند، با گران شدن ارز خم به آبرویش نمیآورد و کماکان میتواند هزینههای آقازاده را تامین کند اما اینطور که حرف و حدیثها و شنیدهها نشان میدهد یکسری از این دانشجوها در حال بازگشت قریبالوقوع به وطن هستند و اینطور که خودشان میگویند، اوضاع تازگیها خیلی درام شده و اصلا پدر پولدار و غیرپولدار نمیشناسند.
بابام میگه برگرد
نیما ۲۳ ساله است و دو سال است در ونکوور کانادا بازرگانی میخواند.
توپش خیلی پر است؛ بخصوص وقتهایی که بهاش میگویند بچه پولدار! « با این
هزینههایی که امروز زندگی توی کانادا داره، دیگه بچه پولدار بودن و نبودن
فرقی نداره.» اینطور که نیما میگوید سطح زندگیاش در آنجا خیلی معمولی
است، اما همین زندگی معمولی این روزها هزینههایی دارد که پدرش را گرفتار
کرده.«من با یک نفر از دوستهایم که هم رشته هم هستیم، ارزانترین خانهای
که فکرش را بکنید اجاره کردهایم.کرایه ماهانه خانهمان ۸۰۰ دلار است.
پارسال همین موقع سهم هر کداممان از کرایه خانه میشد حدود ۵۰۰ هزار تومان.
اما امسال این رقم تا یک و نیم میلیون بالا رفته.» در کنار این، نیما از
هزینه غذا و پوشاک میگوید که خودش داستانی دارد.« از این پارسالی که
دربارهاش حرف میزنیم، تا امروز هزینه خورد و خوراک و لباسهای ما هیچ
فرقی نکرده. کماکان با صرفهجویی تمام زندگی میکنیم. هزینه این مدل زندگی
هم بدون هیچ ولخرجی میشود حدود۶۰۰- ۵۰۰ دلار در ماه.» اما به غیر از هزینه
اجاره خانه و لباس و غذا که به گفته نیما میشود یک جورهایی توی آن
پسانداز کرد، هزینه دانشگاه است که صرفه جویی حالیاش نمیشود و رقمش هم
آنقدر درشت است که نمیشود مثل هزینههای دیگر هر ماه یک جوری ردیفش کرد.
«ارزانترین کالجی که اینجا بشود تویش درس خواند، ۱۵ هزار دلار در سال
شهریه دارد. خیلی از دانشجوها دو یا سه سال را با همین هزینه درس
خواندهاند و حالا باید برای سالهای باقی مانده شهریه۵۰ میلیون تومانی
بدهند.این رقم در سال پولی نیست که با این قیمت دلار بشود راحت جورش کرد؛
حتی اگر بچه پولدار باشی» و برای همین است که پدر نیما گیر داده که او باید
هر چه زودتر برگردد. خود نیما هم بین شوخی و جدی حرفهایش به برگشتن فکر
میکند: «اگر بخوام برگردم هم باید همین الان ۴ میلیون تومان پول داشته
باشم. هزینه بلیت ۱۳۰۰ دلاری رو با دلار نرخ روز حساب کنید، ببینید چقدر
میشه.»
در ماجرای ارز دانشجویی تقریبا هیچ نهادی مسوولیت مستقیم رتق و فتق امور را به عهده نگرفت
ای ارزی که میارزی و نمیارزی
ماجرا از یک طرح ۹ بندی شروع شد که قرار بود به وضعیت ارزی کشور
سروسامان بدهد. طرحی که یک بندش هم به دانشجویان بورسیه و غیربورسیه اشاره
میکرد و البته ارزی که دریافت میکردند. طرح توی مجلس تصویب نشد. وزارت
علوم گفت که بانک مرکزی درباره قطع ارز دانشجویی چیزی به آنها نگفته و رئیس
سازمان دانشجویان هم گفت خبری از قطع ارز نیست. اینطوری بود که هیچ
سازمان و مسوولی به عنوان بانی امر درباره ارز دانشجویی حرف نزد و مهمتر
از آن هیچکسی هم (به جز وزیر اقتصاد) از حذف قطعی آن خبر نداد اما سیل
ایمیلها و نامههای دانشجویان به سامانه دانشجویان خارج از کشور وزارت
علوم نشان میداد دانشجوهای آن طرف آب بدون ارز ماندهاند، حتی اگر کسی از
قطع ارز دانشجویی حرف نزند.
وزیر اقتصاد: ما تعهدی نداریم
تندترین و البته صریحترین واکنش را وزیر اقتصاد از خودش نشان داد.
آن وقتی که بعد از دو سه ماه تق و لقی پرداخت ارز دانشجویی، در یک برنامه
تلویزیونی دانشجویان را به دو دسته بورسیه و غیربورسیه تقسیم کرد و اعلام
کرد وزارت اقتصاد کلا تعهدی برای پرداخت ارز به غیربورسیهها احساس
نمیکند. شمسالدین حسینی ۳۱ شهریور ماه در گفتوگو با شبکه یک گفت:
«عدهای از دانشجوها خودشان تصمیم گرفتهاند که برای تحصیل از کشور خارج
شوند. طبیعی است بانک مرکزی هیچ تعهدی برای تامین ارز مورد نیاز آنها ندارد
و این دانشجویان میتوانند از بازار آزاد استفاده کنند.»
رئیس سازمان دانشجویان: بورسیههای عجول بروند
بعد از اظهارنظر وزیر اقتصاد و دارایی رئیس سازمان دانشجویان هم در
گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا خط فرضی بین دانشجویان بورسیه و غیربورسیه را
پاک کرد و برای جلوگیری از فرق گذاشتن بین دانشجوها گفت:«دانشجوهای بورسیه
توی نوبت هم اگر عجله دارند، میتوانند با هزینه شخصی بروند.» معنی این حرف
این بود که فعلا برای بورسیههای توی نوبت هم ارز دولتی نداریم، چه برسد
به غیربورسیهها.
رئیس کمیسیون آموزش: دانشجوها نگران نباشند
در این بین نمایندههای مجلس مدام اعلام میکردند که در روزهای آتی
به صورت جدی مساله ارز دانشجویی را بررسی میکنند. یک هفته بعد از صحبتهای
تلویزیونی وزیر اقتصاد هم در خبرهایی اعلام شد که مجلس با وزیر اقتصاد
درباره حذف ارز دانشجویی موافق است. منتها بعد از یک روز زاهدی، رئیس
کمیسیون آموزش مجلس به ایسنا گفت: «دانشجویان نگران نباشند، تاکنون هیچ
تصمیمی برای قطع ارز دانشجویی گرفته نشده است.»
ادامه این گزارش خواندنی و صحبت درباره مشکلات مختلفی که برای دانشجوهای خارج از کشور پیش آمده،
در شماره ۳۸۲ همشهری جوان
لیلا سیف-مهدیه تقوی راد
عکس: جام جم- بهمن صادقی