دزدان به تشریح جزئیات سرقتهای سریالی خود پرداختند...
برای خواندن گزارش به ادامه مطلب بروید...
مرجان همایونی:ماجرا از شامگاه نهم دی ماه دو سال پیش شروع شد. مجری برنامه 90 و همسرش آن شب به یک مهمانی خانوادگی رفته بودند؛ اما وقتی به خانه بازگشتند، با صحنه عجیبی روبهرو شدند. درهای خانه باز بود و همه وسایل و اسباب و اثاثیهها به هم ریخته بودند.
همه چیز از حضور دزدان و سرقت از خانه حکایت داشت. دو فرش و مقداری طلا و پول نقد و ارز خارجی توسط مهمانهای ناخوانده که با شکستن قفل در وارد خانه شده بودند به سرقت رفته بود.
صاحبخانه خیلی زود ماجرا را به پلیس اطلاع داد. چند دقیقه بعد ماموران کلانتری 134 شهرک غرب، وارد خانه مجری برنامه 90 شدند و از همان زمان، تحقیقات برای کشف راز سرقت شروع شد.
یک معمای پیچیده
گرچه نحوه سرقت مثل خیلی از سرقتهایی بود که پلیس پیش از این هم با آنها روبهرو شده بود؛ اما چون این بار خانه فردی معروف مورد دستبرد قرار گرفته بود، ماجرا پیچیدهتر شده بود. پلیس حالا با دو فرضیه روبهرو بود؛ اول اینکه سارقان مجرمانی معمولی بودهاند که بیخبر از اینکه خانه مورد نظر متعلق به چه کسی است به آنجا دستبرده زدهاند و دومین فرضیه از نقشهای از پیش طراحی شده برای ضربه زدن به یک مجری معروف حکایت داشت.
تیمی از کارآگاهان برای کشف راز این معما وارد عمل شدند و نخستین تحقیقات را از همسایههای مجری معروف شروع کردند.
گرچه بیشتر همسایهها از ماجرای سرقت بیخبر بودند اما یکی از آنها گفت مرد مشکوکی را هنگام خروج از خانه مالباخته دیده است. با اطلاعاتی که این مرد در اختیار پلیس قرار داده بود، چهرهنگاری مرد سارق شروع شد و آلبوم تصاویر دزدان سابقهدار در اختیار تنها شاهد ماجرا قرار گرفت. ولی در این مرحله از تحقیقات هیچ سرنخی به دست نیامد. مدتی بعد وقتی ماموران با شکایتهای مشابه دیگری روبهرو شدند که نشان میداد خانه آنها هم با شگردی شبیه سرقت از خانه مجری 90 مورد دستبرد قرار گرفته است، رفتهرفته به این باور رسیدند که دزدان، کاملا اتفاقی به خانه فردوسیپور دستبرد زدهاند.
دزد ثروتمند
شکایت از دزدان خانهها و آپارتمانهای غرب تهران رو به افزایش بود تا اینکه مرد جوانی نزد ماموران پلیس رفت و از ناپدید شدن برادرش که یکشبه پولدار شده، خبر داد؛ « برادرم بابک یک کارمند ساده بود و همیشه از بیپولی مینالید. اما مدتی پیش او را سوار یک سانتافه دیدم. او میگفت که میخواهد به اروپا برود. اما حالا مدتی است که از او خبر ندارم و احساس میکنم وارد باند خلافکاری شده و حالا احتمال میدهم که همدستانش او را سر بهنیست کرده باشند.»
با اظهارات این مرد، جستوجو برای پیدا کردن ردی از مرد ناپدید شده آغاز شد و ماموران وقتی عکس او را دیدند، پی به نکته عجیبی بردند. این عکس، شباهت زیادی به تصویر چهرهنگاری شده از یکی از سارقان خانه مجری 90 داشت و پلیس که تصور میکرد بابک همان سارق تحت تعقیب باشد، جستوجو برای دستگیری او را ادامه داد.
مدتی بعد این مرد در ردیابیهای پلیسی به دام افتاد و با اعتراف به سرقت از خانه فردوسیپور و دهها خانه دیگر، سه همدست دیگرش را به پلیس معرفی کرد.
اینگونه بود که متهمان دیگر پرونده هم دستگیر شدند و در بازجوییها، راز سرقت از 67 خانه را فاش کردند.
محاکمه دزدان
بعد از تکمیل تحقیقات پرونده و اعتراف سارقان، 25 دی ماه امسال اولین جلسه محاکمه اعضای باند سرقت از خانهها در شعبه 1144 مجتمع قضائی بعثت برگزار شد. در این جلسه به شکایت 17 شاکی از 67 شاکی پرونده رسیدگی شد و متهمان برای دفاع از خود، مقابل قاضی رحیمی - رئیس شعبه 1144 - قرار گرفتند.
بابک که سردسته این باند به شمار میرود، در دفاع از خود گفت: «من و همدستانم فقط پول، فرشهای نفیس، جواهرات و لپتاپ میدزدیدیم. از دو سال پیش بود که نقشه این دزدی را با دوستانم کشیدیم. ما وقتی میدیدیم چراغهای خانهای خاموش است و صاحبخانه در آنجا حضور ندارد، با شکستن قفل وارد میشدیم و نقشه دزدی را اجرا میکردیم؛ بدون اینکه بدانیم صاحبخانه چه کسی است. برای همین وقتی به خانه مجری برنامه 90 دستبرد میزدیم، خبر نداشتیم که آن خانه متعلق به اوست.»
محاکمه غیرعلنی
دومین جلسه محاکمه سارقان، دو روز بعد از نخستین جلسه برگزار شد. در این جلسه قرار بود به شکایت مجری معروف هم رسیدگی شود؛ اما جلسه محاکمه پشت درهای بسته و بدون حضور خبرنگاران برگزار شد.
در دومین جلسه محاکمه، دزدان مدعی شدند فقط چند فرش و مقداری پول و طلا از خانه آقای مجری به سرقت بردهاند.
در این جلسه، برادر و همسر مجری معروف، به عنوان شاکی حضور داشتند و در دادگاه به طرح شکایت خود پرداختند. همسر مجری 90 در دادگاه گفت همان فهرستی که روز بعد از سرقت، از اموال به سرقت رفته خانهشان به کلانتری ارائه کرده بودند، از سوی دزدان سرقت شده و به همین دلیل از آنها شکایت دارند.
بعد از او، دیگر شاکیان نیز به طرح شکایت پرداختند و وقتی عقربههای ساعت به عدد 12 رسیدند، قاضی رحیمی تنفس داد و بعد از 35 دقیقه، جلسه محاکمه از سر گرفته شد.
در ادامه جلسه، دو نفر از متهمان خود را بیگناه دانستند و گفتند که در سرقتها نقشی نداشتهاند. یکی از آنها مرد جوانی بود که به عنوان راننده با دزدان همکاری میکرد. او به قاضی گفت که فقط در هشت مورد از سرقتها همراه دوستانش بوده؛ اما سرقتی انجام نداده و هیچ پولی هم از کسی نگرفته است.
قاضی رحیمی نیز پس از شنیدن اظهارات شاکیان و همچنین آخرین دفاعیات متهمان، ختم جلسه را اعلام و صدور حکم را به چند روز دیگر موکول کرد.