همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

گفت‌وگوی اختصاصی همشهری جوان با پدیده جوان تیم ملی والیبال



نزدیک بود فوتبالیست شوم




قبل از اینکه کسی بشناسدش، ستاره تیم ملی شد. امیر که فقط 20 سالش است، جوان‌ترین عضو تیم ملی است و البته پرهیجان‌ترین آنها. مسابقات جام ملت‌های آسیا را اگر دیده باشید، حتما متوجه شده‌اید که او از همه بیشتر فریاد می‌زد و از همه خوشحال‌تر بود.

ستاره جوان تیم ملی اما داستانی جالب برای شروع والیبال دارد. او می‌گوید اگر مدرسه مجبورشان نمی‌کرد، الان فوتبالیست شده بود. با امیر غفور در مورد قهرمانی جام ملت‌های آسیا، ولاسکو و شرایط زندگی‌اش حرف زدیم.


چطور در 20سالگی فیکس تیم ملی هستی؟
خب، من از سال 84 شروع کردم. در تیم ملی نوجوانان و جوانان هم بودم و به خاطر اعتمادی که آقای ولاسکو به من داشت، به تیم ملی دعوت شدم.

حتما از کوچه پس کوچه‌های خاکی هم شروع کردی؟
(خنده) آره اتفاقا فوتبال بازی کردن را از کوچه پس کوچه‌های محلمون شروع کردم ولی مدرسه مجبورمان کرد والیبالیست شویم.


چطور؟
خب راهنمایی که بودم، برای زنگ ورزش حق انتخاب فوتبال نداشتیم. ما فقط می‌توانستیم از بین ورزش‌های والیبال، هندبال و پینگ‌پنگ یکی را انتخاب کنیم که خب من والیبال را انتخاب کردم.


اگر در مدرسه حق انتخاب فوتبال داشتید چه می‌شد؟
خب می‌رفتم فوتبال چون خیلی بیشتر دوست داشتم.

از مدرسه یکدفعه رفتی تیم ملی؟
خب نه. یک بار در حال تمرین کردن بودیم که از یک باشگاه آمدند تمرینات را دیدند و گفتند بیا برای ما بازی کن. من خیلی درسخوان بودم برای همین قبول نکردم اما یکی از بچه‌ها که رفته بود، اصرار کرد که تنهاست و من هم باید با او بروم تمرینات این تیم. من هم به خاطر او رفتم.

چند ساله بودی؟ کدام باشگاه بود؟
سوم راهنمایی بودم که از باشگاه استقلال کاشان آمدند دنبالم.



پس استقلالی هستی؟
نه بابا پرسپولیسی‌ام اما این باشگاهه استقلال بود.


تو کشف ولاسکو بودی؟ یا اینکه نه، خیلی وقت است داری بازی می‌کنی؟
ست کوویچ من را کشف کرد (خنده). چهار سال قبل من نه اسم و رسمی داشتم و نه بازیکن خیلی خوبی بودم. حتی وضعیتم در سال اول خیلی هم خوب نبود و فقط در کنار تیم بودم اما انگار ست کوویچ می‌دانست که بالاخره وضعیتم درست می‌شود.

آن زمان در تیم نوجوانان اصلا به من بازی نمی‌رسید اما در سال دوم که در مسابقات نوجوانان جهان دوم شدیم، اوضاع من دیگر خوب شده بود. اتفاقا یک مقام دوم و یک سوم هم در همان مسابقات برای خودم کسب کردم.


و کشف شدی؟
ولاسکو خیلی نقش مهمی در زندگی من داشت. قبل از اینکه با تیم ملی جوانان برای مسابقات برویم، من رادید و گفت: «بازی‌های تو را درلیگ می‌بینم. تو می‌توانی برای تیم ملی بازی کنی، من به تو اعتقاد دارم.

بعد از بازی‌های جوانان باید بدون استراحت برای بزرگسالان بازی کنی. تو می‌توانی فیکس تیم ملی باشی» خب من هم با خوشحالی زیاد رفتم. در بازی‌های دوستانه هم نمایشی که ولاسکو می‌خواست را داشتم و این‌طور بازیکن فیکس تیم ملی در مسابقات جام ملت‌های آسیا شدم.


ادامه این مطلب جذاب در همشهری جوان شماره 330 منتشر شده است.