همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

یادداشت مهدی شادمانی در شماره 334 همشهری جوان





فردوسی‌‌پوری که مردم می‌شناسند


فردوسی‌پور مقصر نیست. حداقل این بار را مطمئن هستم که او مقصر نیست. او به عنوان مترجم قراردادی امضا و یک کتاب را ترجمه کرده.این کاری که عادل کرده نه با بندهای قوانین کنوانسیون برن و نه با هیچ قانون دیگری تناقض ندارد و حتی غیراخلاقی هم نیست.



«سرقت ادبی» صفتی بود که خبرگزاری‌ها برای انتشار کتاب «فوتبال علیه دشمن» در ایران، نوشته سایمون کوپر و ترجمه فردوسی‌پور انتخاب کردند. نویسنده کتاب «فوتبال علیه دشمن» در ستون خود در روزنامه فایننشیال تایمز این اتهام را متوجه نویسنده ایرانی کرده که کتابش را دزدیده‌اند.

نکته مهم اینجاست که سرقت ادبی وقتی صورت می‌گیرد که نام نویسنده را تغییردهند؛ یعنی اگر فردوسی‌پور مدعی می‌شد که کتاب را خودش نوشته، مرتکب سرقت ادبی شده بود اما در کتاب منتشر شده در ایران هم نام سایمون کوپر حفظ شده و هم مشخصاتش را نوشته‌اند.



طبق «پیمان برن» یا همان قانونی که همه به عنوان کپی رایت می‌شناسند، انتشار آثار ادبی و هنری تحت مالکیت نویسنده است. اعتراض سایمون کوپر هم به همین ماجراست. اما عادل فردوسی‌پور منتشر کننده کتاب نبوده و فقط قراردادی برای ترجمه آن امضا کرده است.

اگر قرار بود که طبق پیمان برن، کوپر از انتشار این کتاب شکایت کند، حتما باید از نشر چشمه شکایت می‌کرد، نه عادل فردوسی‌پور. سایمون کوپر هم می‌تواند قبل از اتهام زدن یک نگاهی به فهرست کشورهای عضو برن بیندازد و بعد بنویسد.



کشور ایران عضویت در پیمان برن را نپذیرفته؛ یعنی ایران این قانون را کلا قبول ندارد و اجرایش هم نمی‌کند. اینکه عدم عضویت در پیمان برن اخلاقی یا غیراخلاقی است فعلا بماند. اما آن چیزی که قابل توجه است استفاده بدون سانسور همه مردم ایران از آثار ادبی و هنری است.

می‌شود با جرات گفت که جمعیت ناچیزی (شاید هم هیچ‌کدام) از مردم ایران برای دیدن فیلم‌ها و موسیقی‌های خارجی هزینه‌ای پرداخت می‌کنند. بماند که جمعیت بسیار زیادی از مردم حتی برای آثار ادبی و هنری داخلی که قانونش وجود دارد و اجرا هم می‌شود، هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند. در چنین فضایی انتقاد از فردوسی‌پور کمی غیرمنطقی به نظر می‌رسد. حتی نشر چشمه هم کاملا قانونی رفتار کرده.



عادل فردوسی‌پور این روزها برای عامه مردم به یک نماد تبدیل شده. کاری که او کرده غیرقانونی نیست، غیراخلاقی هم نیست اما به خاطر همه المان‌هایی که از فردوسی‌پور شناخته می‌شود، مردم از او انتظاری متفاوت دارند.

انتظار دارند وارد کاری نشود که دفاع کردن از آن مشکل باشد؛ مثلا او خیلی راحت می‌توانست به سایمون کوپر ترجمه کتابش را اطلاع دهد. این رفتار او حتما شکل خیلی بهتری داشت تا اینکه کوپر ناگهان بفهمد کتابش سر از یک جای دیگر درآورده.



نویسنده کتاب هم وقتی می‌فهمید کتابش در ایران حتما بدون رسیدن سودی به او چاپ خواهد شد، حتما بین مترجم‌ها فردوسی‌پور را انتخاب می‌کرد که نویسنده ورلد ساکر هم هست. فردوسی‌پور برای احترام به سایمون کوپر باید کمی وقت می‌گذاشته که این کار را نکرده. همه داستان‌های دیگری که در مورد سرقت و اخلاق و این حرف‌ها زده می‌شود، به نظر من کشک است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد