همشهری جوان/شماره 398/محمداشعری،علی سیف الهی
آقای جعفریان! ما بالاخره الان در زمانه ظهوریم یا نه؟
به معنایی که شیعه قبول دارد، یعنی اینکه روزی امام زمان ظهور میکند، خیر.
آن روز هنوز نرسیده. غیر این «باور» هم اگر چیزی به اسم شیعه گفته میشود،
فکر نمیکنم منطبق بر اصول باشد. گاهی تعابیری مثل ظهور صغرا و این قبیل
موارد گفته میشود. اینها در متون شیعه نیست و نوعی برداشت است که نباید
بابش را باز کرد. البته غیبت صغرا امر درستی است و مربوط به هزار و صد سال
پیش. اینها گاهی مشابه سازی میکنند!
«کذب الوقّاتون» در همینجا مطرح میشود؟
این موضوع یعنی این حدیث که «آنان که وقت برای ظهور تعیین میکنند
دروغگویانند» درباره کسانی است که برای ظهور تعیین وقت میکنند. هر کسی
برای ظهور تعیین وقت کند، مصداق این جمله است. بعضیها وقتی شرایط کلی را
میگویند و معلوم است که مرادشان نزدیکی ظهور است خود را از مصداق این سخن
معصوم خارج میدانند. من در این باره تردید دارم.
البته اگر آن قدر کلی میگویند مثل اینکه خداوند هم قیامت را نزدیک
میداند نه، اما اگر جوری میگویند که بناست در همین یکی دو سه ماه یا سال
ظهور صورت گیرد، به نظرم مصداق این جمله هستند.
صریح بپرسیم؛ پس با این حرف شما و یادداشتهایی که مینویسید و همین کتاب آخرتان، اساسا در زمانه ظهور نیستیم.
هر لحظه ممکن است حضرت ظهور بکنند، اما ما در مرحله ظهور نیستیم.
اینها توهم است که بارها کسانی در ادوار مختلف تاریخ گفتهاند. تعبیری از
امام خمینی(ره) هست که فرمودهاند ممکن است صدهزار سال دیگر حضرت ظهور
بکند. خب ممکن است همین فردا روز ظهور باشد. کسی نمیتواند تاریخ تعیین
بکند.
شما در زمانی که مستند «به سوی ظهور» منتشر شده بود و سروصدا
بپا کرده بود، در یادداشتی مثالی از زمان صفویه زدید که کسانی میگفتند
ظهور نزدیک است. این چیست؟
همیشه منتظریم ظهور اتفاق بیفتد و جزو باورهای رسمی ماست. انتظار فرج عبادت
است. آن چیزی که من انکار میکنم، تعیین کردن وقت و نیز جعل اصطلاح «ظهور
صغرا» است. اینکه به همه جوری القا کنیم که آقا قرار است این هفته یا هفته
بعد، یا امسال و سال آینده بیایند. نتیجه اینجور حرفها درست نیست.
آنچه من در نوشتههایم نشان دادم، این است که در هر دوره و زمانی میشود این حرفها را زد. زمان صفویه هم یک عده گفتند قرار است سال 963 امام زمان(ع) ظهور کند. در حوالی انقلاب مشروطه هم که ایران بهم ریخت و بعدش هم جنگ جهانی اول، همه گفتند «ظهور نزدیک است».
همین 10 سال قبل وقتی عراق بهم ریخت عدهای گفتند «ظهور نزدیک است»
سوریه هم که آشوب و شورش شد، گفتند حضرت در حال ظهور است، چون سفیانی قرار
است از شام ظهور کند. ... ما که نباید مفاهیم دینیمان را بازیچه دست شرایط
سیاسی روز بکنیم.
حاجآقا این تعبیر شما، دقیقا درددل ما هم هست
ما نبایستی مفاهیم دینی را سبک بکنیم. ظهور یک فلسفه است برای
احیای اسلام واقعی، متعلق به همه جهان، برای نجات عالم و آدم. در آیات قرآن
هم اشاره دارد که «بَقیَّتُ اللَّـه خَیْرٌ لَّکُمْ إن کُنتُم
مُّؤْمنینَ» [سوره هود، آیه 86] یعنی ظهور مُسَلم است و نباید در آن تردیدی
داشت ولی اینکه فضا را به شکلی ترسیم کنیم، نمودار بکشیم، خطکش بیاوریم و
بگوییم همه چیز آماده است و همه اتفاقات معمول نشانه ظهور است و زمینه
فراهم شده و... اینها غلط است.
تازه برای نظراتشان پشتوانه هم پیدا میشود...
جالب این است که عدهای از این جماعت میگویند چون ما خیلی
خوبیم، زمینه فراهم است و آقا میآید. عدهای دیگر میگویند چون فساد زیاد
شده، آقا میآید. من متوجه نشدم، بین این دو تا بالاخره کدامش اتفاق
افتاده! برخی هم نگاه سیاسی میکنند که ما خوبیم و بقیه بدند... شأن ظهور
چیزی نیست که بازیچه این حرفها بشود، اشکال بزرگتری رقم میخورد. راستی،
امروز چندم است؟
هشتم بهمن. [زمان انجام مصاحبه]
خب همین جمعه گذشته یک امام زمان در کربلا ظهور کرد!
چی؟ (با خنده)
بله و ادعا کرد که سید حسنی و فامیلیاش هم صُرخی است! المرجع الدینی
العراقی العربی با عکس و تفصیلات. یک عدهای هم دورش جمع شدهاند. ایشان 9
سال پیش ظهور کرد و بعد غیبت کرده و الان دوباره بازگشته! مگر ما بازیچه هر
آدمی هستیم که هر روز باورهایمان را به مسخره بگیرد؟ ما یک اعتقاد زیبایی
مثل انتظار و ظهور را در همان حد و اندازهای که قرآن و شریعت گفته باور
داریم و بهاش عمل کنیم.
خب چه کنیم که ناامید نشویم؟
ببینید، انتظار فرج در همه حال و جدا از ظهور آقا، ثواب دارد. همیشه آدم
باید ایمان و اعتقاد و امیدش را حفظ کند و این حس را باید نگهاش دارد. خدا
میفرماید قیامت نزدیک است ولی هنوز نیامده. این نزدیکی که به آدم امید
دهد، خیلی ارزشمند است، ولی نباید به تعطیلی همه کار بینجامد.
همانطور که امید نبایستی از بین برود، انگیزه و کار و تلاش هم نباید از
بین برود. باید حد وسط را داشته باشیم. خدا گاهی نوید بهشت را میدهد،
گاهی از جهنم میترساند؛ کل دین همین حالت را دارد. این کار را میکند که
آدم بین خوف و رجاء بماند و هم تلاش بکند و هم امیدوار باشد.
نسبت بین انتظار و اغراق در انتظار کجاست حاجآقا؟
ما به مفهوم کلی «انتظار» اعتقاد داریم و اینکه مقدمات ظهور را فراهم کنیم.
ولی حق نداریم آن قدر بزرگ و نزدیکش کنیم که برنامه زندگی جاری مردم بهم
بریزد. مثلا به مردم بگوییم جوانها حضرت را خواهند دید یا پیرمردها خواهند
دید یا سال 1414 امام میآیند. اینها همهاش مصداق تعیین وقت است و جامعه
را به انحراف میکشد.
سالی را که عرض کردم بعضی گفته بودند. بعضیها جوری حرف میزنند که
انگار سر و سری با حضرت دارند. یعنی جوانهایی که پای صحبت آنها هستند فکر
میکنند ایشان با حضرت صبحانه خوردهاند! حتی گاهی لحن اینها جوری است که
سبک است. باید مراقب شأن انتظار و ظهور حضرت باشیم.
به وجه دوم سوال هم بپردازید؛ اغراق در انتظار چه؟
آن یک بحث دیگر است؛ اسلام عمل به قرآن است و شریعت. اینکه ما تصاویری به
جامعه و جوانان بدهیم که خارج از این چارچوب باشد، یعنی که انگار باید
اینها را تعطیل کرد و فقط منتظر ماند، درست نیست.
مثل همان افراطی است که گاهی در برخی عزاداریهای ما هم اتفاق میافتد و
میگویند خدا همه چیز را به همین عزاداریها میبخشد؛ ما آنجا هم میدانیم
که خداوند به عمل صالح پاداش میدهد -حالا امکان دارد که خدا ببخشد برای
شفاعت- ولی اگر جوری تصویر کنیم که هرکسی هر اشتباهی که دلش خواست انجام
دهد و با یک سینه زدن همه مشکلات و اشتباهاتش حل میشود، البته هیچ عالمی
این حرف را تایید نمیکند. مهمتر ظاهر قرآن هم آن را تایید نمیکند.
ببخشید! الان اینجوری رحمانیت خدا زیر سوال نرفت؟
خداوند اگر قولی داده برای بخشش گناه -حتما- عمل میکند. ولی خداوند، هم آن
قول را داده و هم در قرآنش تاکید کرده که از ذرّة مثقالی نمیگذرد [سوزه
زلزله، آیه 7 و 8]، فرموده «وَإن منکُمْ إلَّا وَاردُهَا» [سوره مریم، آیه
71]، فرموده ملائکه کرام الکاتبین همه خبط و خطاهای ما را ثبت میکنند.
پس آنها برای چه ثبت میکنند؟ ما موظفیم به عمل به قرآن و فقه و شریعت. باید منتظر هم باشیم برای ظهور. هر وقت تشریف آوردند، با توجه به علائم و نشانهها مطمئن شدیم، ملحق میشویم اما اینکه فضای دنیا را آخرالزمانی نشان بدهیم، این وجهی ندارد و زندگی پیغمبر (ص) و امامان (ع) هم این را نشان نمیدهد.