همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

سال 90،یک سال بدون سقوط که قهرمانش کاپیتان شهبازی است



ببخشید که سقوط نکردیم!


همشهری جوان/شماره 352/محسن امین – عطیه همتی:

می‌گویند هواپیما جماعت، بلند شدنش دست موتور و بال‌هایش است، اما نشستنش دست خلبان و چرخ‌هایش؛ سقوط کردنش هم دست یک سری عوامل مرموز که هر دفعه ممکن است یکی‌شان یقه ملت را بچسبند. عواملی که امسال جمیعا از پروازها جا ماندند، غیر از یکی که آن را هم یک خلبان قدیمی سر جایش نشاند تا نشان بدهد دود از کنده بلند می‌شود. خودش را فقط نمی‌گوییم، هواپیمایش هم به اندازه سابقه حدود 35 ساله خلبانی آقای کاپیتان قدمت داشت که چرخ‌هایش باز نشد. کاپیتان هوشنگ شهبازی قهرمان سال بدون سقوط این اواخر است.

مردی که می‌گوید: «اول که گفتم می‌روم خلبان شوم، مادرم مدام می‌گفت شیرم را حلالت نمی‌کنم! این شد که من که دوست داشتم دکتر شوم، به خاطر سختی‌اش رفتم و مهندس مکانیک شدم، خیلی دیر و بعد از اینکه مدتی مهندس پرواز بودم خلبان شدم.» آقای کاپیتان البته این روزها دوست دارد دیپلمات باشد، می‌گوید دارم می‌روم ژنو برای اعتراض به تحریم هواپیمایی ایران.



برای خواندن مصاحبه به ادامه مطلب بروید...



امسال خوشبختانه‌ سقوط نداشتیم. آن هواپیمایی هم که در حال سقوط بود، شما جلویش را گرفتید.
حالا شما ببخشید(!) اتفاقا یکی از آتشنشان‌هایی که آنجا آمده بود سر صحنه، وقتی پایین آمدم و گفتم که چرا وظیفه‌‌تان را درست انجام ندادید، گفت حالا چرا چرخ‌تان باز نشد؟ من گفتم ببخشید که باز نشد. جالب این است که می‌پرسیدند حالا چرا اتفاقی نیفتاد؟ چرا از باند بیرون نرفتید؟ من گفتم ببخشید که از باند بیرون نرفتیم. حالا شما می‌گویید چرا امسال سقوط نداشتید. به هرحال ببخشید که ما امسال نتوانستیم سقوط کنیم اما این اتفاق عنایت خداوند بود. آن لحظه به خدا توکل کردم و خداوند هم کمک کرد.
 

یک سری از پرواز می‌ترسند. شاید به خاطر خبرها و حرف‌هایی است که می‌شنوند. واقعا پروازهای ما امن است؟
هواپیما واقعا امن است. چون تکنولوژی جدیدی است. ضمن اینکه ما خلبان‌ها به هیچ عنوان ریسک نمی‌کنیم. خلبان هیچ هواپیمای غیر ایمنی را نمی‌پذیرد. خلبان در هواپیماهای مسافربری می‌تواند بگوید که من نمی‌خواهم با این هواپیما پرواز کنم ولی در هواپیمای نظامی مافوقش به او دستور می‌دهد که البته آنجا هم قانون خودشان را دارند.
 

شما اوضاع هواپیما را از کجا می‌فهمید؟
خلبان‌ها آموزش‌هایی می‌بینند که بتوانند در 30 یا 40 سالی که پرواز می‌کند از آنها استفاده ‌کنند. زمانی که هواپیمایی بخواهد برای پرواز آماده شود، عوامل فنی این هواپیما را آماده پرواز می‌کنند. یعنی تمام سرویس‌ها و مواردی را که کارخانه سازنده توصیه می‌کند، چک می‌کنند. بعضی از قطعات هم calender time دارند. یعنی قطعه‌ای زمان استفاده‌اش سه ماه یا سیصد ساعت است که اگر هرکدام زودتر رسید، باید تعویض شود.

عوامل پشت پرده این قطعات را سر وقت تعویض و این تغییرات را در پرونده هواپیما ثبت و امضا می‌کنند. بعد از این مراحل هواپیما به سر خط می‌رسد. خلبان هم بعد از 10 سال خیلی چیز‌ها را می‌داند. مثل افسر که از راه رفتن یک راننده مهارتش را می‌فهمد.
 

این نکته‌های مهمی که شما همیشه به آنها قبل از پرواز دقت می‌کنید چیست؟
ما یک سری موارد حساس داریم. اول اینکه به عوامل زمینی اعتماد داریم. به کتاب هواپیما نگاه می‌کنیم. با سابقه آن هواپیما آشنا هستیم و اشکالات قبلی را می‌بینیم. به امضای آن مهندسی که آن را مهر و امضا کرده‌است هم دقت می‌کنیم. بعد هم خودمان پایین آن را امضا می‌کنیم و این امضا یعنی ما هواپیما را پذیرفتیم. قبل از امضا، من یک مهندس پرواز و یک کمک خلبان دارم که هرکدام وقتی وارد هواپیما شدیم، وظایفی داریم که باید به آنها عمل کنیم. برای مثال دور تا دور هواپیما، بدنه و موتور آن را می‌بینیم که این‌کار حدود یک ساعت زمان می‌برد.
 

تاخیر‌هایی که درپرواز‌های ما وجود دارد، ناشی از وسواس همین گروه پرواز و خلبان نیست؟
خیر، خلبان هیچ‌وقت دیر نمی‌رسد ما از یک ساعت قبل به فرودگاه می‌رسیم، تاخیرها به این موضوع ربطی ندارند. برای مثال ممکن است هواپیمایی بخواهد به سمت اردبیل حرکت کند اما هوای آنجا مساعد پرواز نباشد. این موضوع ربطی به ایمن بودن یا نبودن هواپیما‌ها ندارد بعضی اوقات کارها روی هم سوار می‌شوند و این باعث می‌شود که تاخیر پیش بیاید.
 

حالا برگردیم به همان سوالی که از شما پرسیده شد و شما عصبانی بودید و جواب ندادید. چرا چرخ‌هایتان باز نشد؟
یک قطعه لاستیکی در خط هیدرولیک ما در داخل یک سوراخ مخروطی شکل گیر کرده بود. فشار هیدرولیک به آن فشار آورد و این باعث باز نشدن چرخ‌هایمان شده بود.
 

حساس‌ترین مکان‌هایی که اگر در یک هواپیمای مسافربری به مشکل بخورند، ممکن است باعث ایجاد یک فاجعه شوند کجاست؟
آمار جهانی نشان داده است که بیشترین دلیل سقوط هواپیما آمار انسانی‌ است. غیر از این، اشکالات فنی هم هست. حتی مشکلات فنی هم دلیل آن انسانی است. یعنی طبق گفته خودتان ممکن است کسی کارش را درست انجام نداده باشد. بگذارید بهتر بگویم 50 درصد مشکلات هوایی که پیش می‌آید، خبط و خطای انسانی دارد.

ممکن است خلبان یا کمک خلبان، تعمیرکار هواپیما، برج مراقبت، مهندس پرواز، تعمیرات اشتباه کنند. حالا 50 درصد بقیه ممکن است اشکالات فنی باشد. اشکالات فنی هم شامل هوا و ابر و باد و باران و مشکلات فرودگاهی و خیلی چیزهای دیگر می‌تواند باشد.
 

پس خود هواپیما تقصیری ندارد.
اتومبیل شما هیچ‌وقت شما را به دره نمی‌برد مگر اینکه خودتان بخواهید یا اینکه کسی با شما تصادف کند، بد رانندگی کنید یا خوابتان بیاید. دستگاه هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند مگر اینکه شما با آن اشتباه کار کنید. هواپیما فقط یک وسیله است.
 

این یعنی وقت سوار شدن بیشتر باید به خلبان نگاه کنیم تا هواپیما؟
من به عنوان خلبان حافظ جان مسافرم هستم. شما وقتی به عنوان مسافر بالا می‌آیید من آنجا نشسته‌ام و شما را از پنجره نگاه‌ می‌کنم. می‌بینم مسافری که وارد هواپیما می‌شود اول به خدا توکل می‌کند. شما شاید از پرواز نترسید چون ممکن است با آن زیاد سفر کرده باشید. اما کسی که برای اولین بار می‌خواهد سوار هواپیما شود خیلی می‌ترسد. مثل ایام حج که تعداد زیادی از حجاج برای اولین بار سوار می‌‌شوند.

حالا ببینید زمان سوار شدن چه حالی دارد که قرار است این آهن‌پاره بالای آسمان برود. او  اول به خدا توکل می‌کند یک نگاهی هم به خلبان می‌اندازد. با این نگاهش یک مسؤولیتی را بر دوش من خلبان می‌گذارد که من نمی‌توانم از آن بگذرم. من تمام دانش و مهارت و علمم را می‌گذارم که به اعتماد مسافرم آسیبی نرسد. 
 

با چه هواپیمایی همیشه پرواز می‌کنید؟
هواپیمایی که من سوار آن می‌شوم 1976 وارد ایران شده. یعنی تقریبا حدود سی و چهار سال پیش. هواپیمای بوئینگ 727 که من هر سری حدود 160 مسافر دارم.
 

این اصطلاح بین خلبان‌ها هست که مثلا بگویند فلان هواپیما خوش قلق‌تر است؟
نمی‌شود گفت خوش قلق‌ترین کدام است ولی برای من بوئینگ است. به نظر من بسیار خوش رکاب است. پایه آموزش‌های ما همه بوئینگ است؛ مثلا ایرباس تازه وارد خطوط هوایی ایران شده. مثلا  الان اگر به من بگویند که باید سوار توپولف شوم؛ با اینکه توپولف هواپیمای بسیار خوبی است ولی من اصلا از در آن هم وارد نمی‌شوم، حتی نگاهش هم نمی‌کنم. شاید به خاطر عرق به بوئینگ یا آموزشی است که با آن داشتم. کلا از هواپیماهای روسی خوشم نمی‌آید.
 

حتی به عنوان مسافر سوار توپولف نشدید؟
سوار توپولف هم شده‌ام. البته من متخصص توپولف نیستم. اما در فرودگاه مسکو همیشه هواپیماهای غربی دیده‌ام، نه توپولف و ایلوشین!
 

یعنی برای همسایه ساخته‌اند؟
نمی‌دانم شاید برای همسایه ساخته‌اند. چون من هیچ‌وقت در آنجا هواپیمای شرقی ندیدم همیشه ایرباس و بوئینگ و هواپیماهای غربی دیده‌ام.
 

چندبار موقعیت‌ خطرناک برای شما به‌وجود آمده؟
من از سال 63 پرواز می‌کنم. قبلا هم موقعیت‌های خطرناکی را تجربه کرده‌ام. حدود پانزده سال پیش یکبار با ایرباس بودم که درست بعد از بلند شدن از زمین یک موتورمان رفت و بلافاصله رفتیم به ارتفاع 500 پایی میان ابرها که دیگر هیچ دیدی نداشتیم. 12 ساعت کار کرده بودیم و واقعا خسته بودیم. زمانی هم که آدم خسته است قدرت عکس العملش را از دست می‌دهد ولی خوشبختانه برگشتیم و در باند کویت فرود آمدیم.
 

بعد از آن ماجرا برایتان پیش آمده که پشت بلندگو اسمتان را بگویید و مسافرها شما را بشناسند.
یک خانمی چند وقت پیش سوار هواپیما شد. ترسیده بود و رنگ و رویش پریده بود. اما چند نفر از آدم‌های آنجا به او گفته بودند کاپیتان شهبازی خلبان این پرواز است. مهماندار می‌گفت تا  فهمید من خلبان پرواز هستم ، مثل آبی که روی آتش ریخته باشند سریع حالش خوب شد. بعدش هم از مهماندارها کلی چای و قهوه و شکلات خواسته بود!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد