همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

همشهری جوان

پاتوق دوستداران همشهری جوان

ادبوی برای بوروسیا دورتموند دوست داشتنی؛ سلطان قدیمی اروپا

 

 

 

بازگشت زنبورها           

 

 

همشهری جوان/شماره 355/علیرضا ارژنگ‌زاده:

تیم دورتموند به روزهای اوجش بازگشته ، این تیم در فاصله 3 هفته مانده به پایان بوندس لیگا 8 امتیاز جلو افتاده و قهرمانی اش مسجل است. در مسابقات جام حذفی هم زرد پوشان آلمانی شرایط مشابهی دارند. آنها با نسل جدیدی از فوتبال آلمان در حال ترساندن تیم های سال آینده لیگ قهرمانان هستند . گزارشی که پیش روی شماست مربوط به لحظاتی بعد از پایان دیدار بایرن و دورتموند است؛ دیداری که مثل میخ به تابوت قهرمانی بایرن کوبیده شد و فصل را برای باواریایی‌ها به پایان رساند.  

فصل اول، المپیااشتادیون مونیخ، فینال لیگ قهرمانان اروپا

یک سال بعد از نمایش‌های خیره کننده ژرمن‌ها در خاک دشمن قسم خورده‌شان، انگلستان. تداوم سلطنت منشافت بر پهنه قاره سبز و این بار در رقابت‌های باشگاهی. دورتموند کوچک، که بزرگترین افتخار اروپایی‌اش قهرمانی در جام برندگان جام اروپا در 30سال قبل است برمی‌خیزد. از روهر، از غربی‌ترین نقطه دو آلمان. با بزرگترهایی مثل ماتیاس سامر، آندریاس مولر، کارل‌هاینس ریدله، لارس ریکن، استفان چاپیوسات،‌هایکو هرلیش و یورگن کوهلر. پیروزی برابر منچستریونایتد در نیمه نهایی و راهیابی به دراماتیک‌ترین فینال ممکن.

حالا زرد و مشکی‌های غربی، در مونیخ و برابر چشم بایرنی‌های مغموم به مصاف قدرت بی‌بدیل آن روزهای اروپا می‌روند، بانوی پیر. با الکس دل پیرو جوان. تقابل تاریخی آلمان‌ها برابر ایتالیایی‌ها که هرگز خاطرات خوبی را به یادشان نمی‌آورد. چه شکست سه، چهار در نیمه نهایی جام 70 و چه شکست دردناک 3-1 در فینال 82. این بار اما عرصه نه عرصه هنرنمایی تارشیو بورگینچ و جیانی ریوراست و نه مجالی برای مارکو تاردلی و پائولو روسی و بعدها احتمالا فابیو گروسو و آلکس دل‌پیرو.

تک گل دل پیرو جوان در میان ضربات سر نمایشی کارل‌هاینس ریدله و شلیک فراموش نشدنی لارس ریکن در اولین ثانیه‌های حضورش در میدان که بعدها یکی از 50 گل برتر تاریخ بازی‌ها هم لقب می‌گیرد، گم می‌شود. جام قهرمانی در مونیخ بر فراز دستان آندریاس مولر بالا می‌رود و خاطرات فینال تابستان گذشته برابر جمهوری چک را به یاد می‌آورد. دورتموند اوتمار هیتسفیلد حالا تازه‌ترین سلطان اروپاست.


فصل دوم، وست فالن اشتادیون دورتموند‌

روز پایانی بوندسلیگا و تکرار سال‌های خوب گذشته. این بار در غیاب ژنرال وست فالن که حالا چند وقتی است ژنرال مونیخ شده است. در حضور ماتیاس سامر. همان پسرک مو قرمز که از پشت دیوارهای بسته برلین، از قلب درسدن در شرق آمد و ناجی دو آلمان شد. پسرکی که حالا فرمانروای قلعه قدیمی دورتموند شده است. فرمانروای وست فالن.

نسل جدید او با مارسیو آموروسو، لارس ریکن، یان کوهلر، ینس لمان، توماس روسیچکی، ساندی اولیسه، کریستین ورنز و دیگران، در روزهایی که حضور ملی پوشان ایرانی در آلمان بهانه پخش عصرگاهی بوندسلیگا شده است، مهمان خانه‌هایمان می‌شود.


در احتمالا زیباترین و مهیج‌ترین فصل سال‌های اخیر. بایرلورکوزن، قهرمان لیگ نایب قهرمانان، با سه نایب قهرمانی در لیگ، جام حذفی و لیگ قهرمانان تریبل می‌کند. تیم قابل احترام تاپ مولر و اشک‌های راینر کالموند در بای آره ناکه تلخ‌ترین و خاطره‌انگیزترین فصلشان را به پایان می‌رساند.

بایرن، یک سال بعد از قهرمانی دراماتیکش در لیگ قهرمانان، ژنرال هیتسفیلد همچنان مدعی است و دورتموند که در آخرین هفته از رقابت‌ها برابر برمن قرار می‌گیرد و با گل استالتری از حریف عقب می‌افتد اما این پایان کار نیست. روحیه مثال زدنی آلمان‌ها در بازگشت‌های رویایی در تک تک سکوهای وست فالن به چشم می‌خورد.


سکوهایی که حالا فقط یک جای خالی را هم در خود حس می‌کنند، جای خالی هواداری درجایگاه جنوبی ورزشگاه که بعد از گل فرازمینی روسیچکی به دروازه شالکه از فرط هیجان جان داد. گل تساوی یان کوهلر در دقایق پایانی نیمه اول و گل قهرمانی ایورتون در دقایق پایانی نیمه دوم. دورتموند برای اولین و آخرین بار فاتح بوندسلیگا در دهه اول هزاره سوم میلادی لقب می‌گیرد. بالاتر از لورکوزن، بالاتر از بایرن مونیخ.

فصل سوم، سال‌های تاریک دهه گذشته
کابوس شوم شکست روی پرشورترین سکوهای اروپا سایه می‌اندازد. وست فالن هرگز جهنم روزهای گذشته را به خاطر نمی‌آورد. شکست‌های متوالی. تاراج ستاره‌ها. خطر ورشکستگی. رفت و آمدهای بی‌حاصل مدیران، دور شدن از ایده‌آل‌های همیشگی ژرمن‌ها، از ثبات. دورتموند، سلطان قدیمی اروپا، تا انتهای جدول پیش می‌رود. سیاست‌های غلط اقتصادی بار مالی بسیاری را به باشگاه وارد می‌کند.

آنها در مقطعی حتی مجبور به فروش زمین وست فالن می‌شوند و در سال 2005 تنها یک تار مو با ورشکستگی کامل فاصله دارند. فروش دیوید ادونکور به رئال بتیس و توماس روسیچکی به آرسنال بخشی دیگر از تلاش‌های بعضا ناکام مدیران دورتموند برای جبران زیان‌های مالی است.

زمانی که آلمان‌ها مطابق سنت شوم همیشگی باز هم در جام‌های جهانی برابر ایتالیا حرفی برای گفتن ندارند و درست دقایقی بعد از اشک‌های فراموش نشدنی آنگلا مرکل در وست فالن، هوادار دیگری پشت درب‌های ورزشگاه جان می‌دهد، این بار نه از سر هیجان، از غم شکست. با لباس آندریاس مولر، با لباس اسطوره. برت فن مارویک، یورگن روبر و توماس دال هیچ یک منجی نخواهند بود.

میراث سامر اندک اندک سقوط می‌کند و به خاطرات می‌پیوندد. شکست برابر بایرن با پنج گل. کسب عنوان نازل سیزدهمی در میان 18 تیم لیگ و حالا زمانی برای تغییر. یورگن کلوب در اول جولای 2008 سکان هدایت باشگاه را از دال می‌گیرد. برای شروع دوباره. برای احیای دوباره جهنم وست فالن. فصل‌های اول و دوم به بدی قبل نیست اما چندان هم امیدوار کننده به نظر نمی‌رسد. با این حال کلوب ایده‌آل‌های خود را دارد. در تدارک نسلی جدید. برای دهه پیش رو.

فصل چهارم. پرواز بر فراز آشیانه فاخته
فصل 2011-2010 آغاز می‌شود، موسم برداشت. نسل طلایی دورتموند به نظر متولد شده است. نوری شاهین، شینجی کاگاوا، ماریو گوتزه و مث‌هاملس. دورتموند نیم فصل اول را رویایی به پایان می‌برد. کابوس هشت فصل شکست و ناکامی به نظر به پایان رسیده است. در نیم فصل دوم، علیرغم نمایش‌های بعضا نه چندان دلچسب و در غیاب شینجی کاگاوای مصدوم، باز هم همان ریتم خوب گذشته وجود دارد.

دورتموند به خوبی نیم فصل نخست نیست اما پیروزی دوباره برابر بایرن در بازی برگشت کار را یکسره می‌کند. برتری خرد کننده 3-1 برابر چشمان 70هزار هوادار آلیانس آره نا. با گل فراموش نشدنی نوری شاهین. گلی که تا مدت‌ها در خاطره فوتبالی همه‌مان خواهد ماند. کلوب پیروزی 2-0 خانگی اش در بازی رفت برابر اف سی‌هالیوود فن خال را تکمیل می‌کند و سینی نقره ای بوندسلیگا بر فراز دستان وایدن فالر به رقص در می‌آید.

پروازهای خاطره انگیز سرمربی جوان، بعد از هر گل مهم و بی‌اهمیت تیمش در کنار زمین، در حافظه تصویری تاریخ نویسان آلمانی ضبط می‌شود. پروازهایی که برای حاصل شدنشان روزهای بسیاری گذشت و شکست‌های ریز و درشتی تجربه شد اما در پایان سعادت پاداش اعتماد مدیرانی بود که سکان هدایت سلطان اروپا را به کلوب چهل ساله سپرده بودند.

مردی که در فاصله سال‌های 2001 تا 2008 و زمانی که سی و چند سال بیشتر نداشت، ماینتز را از بوندسلیگا دو بالا کشید و دو سال بعد با همان تیم در رقابت‌های جام یوفا هم ظاهر شد. با تمام این احوال دورتموند او در رقابت‌های لیگ اروپای 2011-2010 و جام حذفی توفیق چندانی به دست نمی‌آورد. زمان بیشتری نیاز است.

فصل پنجم. سلطان قدیمی اروپا بازگشته است

فصل در شرایطی آغاز می‌شود که وست فالن در شوک فروش غیر منتظره نوری شاهین به رئال مادرید است. بایرن که حالا با حضور مانوئل نویر دست نیافتنی به نظر می‌آید، مدعی نخست قهرمانی است. دورتموند اما کژدار و مریز استارت می‌زند. با این حال روزهای خوب هنوز آن قدرها هم فراموش نشده‌اند. گوتزه فرم مطلوبش را می یابد، ‌هاملس خاطرات بکن بائر را زنده می‌کند و روبرت لواندوسکی که حالا تازه‌ترین کشف کلوب برای جانشینی لوکاس باریوش افت کرده است.

پیروزی‌های پیاپی هرچند در سایه حذف زودهنگام از لیگ قهرمانان و عدم توانایی صعود به لیگ اروپا کمرنگ می‌شود اما حرکت لاک پشتی کلوب و تیمش هنوز هم در مسیر درستی قرار دارد. پیروزی دوباره برابر بایرن در آلیانس. پیروزی در دربی روهر برابر شالکه همیشه رقیب و صعود خزنده به صدر جدول. بوندسلیگا دوباره مسیر سال گذشته‌اش را تکرار می‌کند.

قهرمان احتمالی یک بار دیگر از تقابل سنتی دورتموند و بایرن خارج خواهد شد، بایرن با رویای شیرین فتح سه گانه گام به وست فالن می‌گذارد، سه گانه‌ای که خوان اولش همین جا برای همیشه مسکوت و دست نیافتنی باقی می‌ماند. گل سرنوشت ساز روبرت لواندوسکی به دروازه مانوئل نویر و پروازهای دوباره کلوب در کنار زمین.

سرنوشت فصل قبل تکرار می‌شود با این تفاوت که دورتموند این بار یک پله جلوتر است، آنها مجوز حضور در فینال جام حذفی را هم گرفته‌اند و در صورت شکست دوباره بایرن می‌توانند از تک قهرمانی فصل قبلشان به دوگانه شیرین این فصل صعود کنند. خبر خوب بعدی امضای قرارداد مارکو رویس با دورتموند است. پدیده‌های پرشمار آلمان حالا بایرن را تنها سکوی پرتاب نمی‌دانند و همه اینها گواه یک مدعاست؛ گواه روزهای بهتر، سلطان قدیمی اروپا بازگشته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد